۰۸تیر
هنوز بار گناهی که داشتم دارم + صوت حاجی
يكشنبه, ۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۰۵ ب.ظ
هنوز بار گناهی که داشتم دارم
ز شرم، شعله آهی که داشتم دارم
اگر چه بر سر کویت غریب افتادم
ز اشک خویش سپاهی که داشتم دارم
مگر سیاهی چشم تو مرحمت بکند
وگرنه بخت سیاهی که داشتم دارم
من از نظاره ی روی تو دل نخواهم کند
گرسنه چشم نگاهی که داشتم دارم
بخوان ز چشم ترم آن حرفها که میدانی
ز رنگ چهره گواهی که داشتم دارم
خوشم که نام حسینم ز لب نیفتاده
یگانه پشت و پناهی که داشتم دارم
لباس نوکری او لباس فخر من است
مدال خدمت شاهی که داشتم دارم
لبم به ذکر خوش آن حبیب افتاده
که بر مشام دلم عطر سیب افتاده...
۹۳/۰۴/۰۸